سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آیا می دانید که: ادریس– علیه السلام – تا آسمان ششم عروج پیدا کرد
آیا می دانید که: ادریس– علیه السلام – در آسمان چهارم و پنجم قبض روح شد
آیا می دانید که: نوح در سال رحلت آدم– علیه السلام – به دنیا آمد
آیا می دانید که: ساختن کشتی نوح– علیه السلام – در مسجد کوفه فعلی صورت گرفت
آیا می دانید که: عذاب نوح– علیه السلام – از سرزمین کوفه از تنوری که زن نوح در آن نان می پخت شروع شد
آیا می دانید که: درعذاب نوح– علیه السلام – همه جا بجز بیت الله الحرام به زیر آب رفت
آیا می دانید که: نوح– علیه السلام – یکی از دو پدران اولیه ماست
آیا می دانید که: طول قامت نوح– علیه السلام – 360 زارع است
آیا می دانید که: عید نوروز روزی بود که کشتی نوح بر کنار کوه جودی پهلو گرفت
آیا می دانید که: ابراهیم– علیه السلام – اولین کسی بود که مهمانش را گرامی داشت
می دانید که: سرشت حضرت آدم– علیه السلام –  از تمام گل ها بوده.
آیا می دانید که: خلقت آدم بخاطر پیامبر اسلام- صل الله علیه و اله وسلم– و امام علی – علیه السلام – می باشد.
آیا می دانید که: اولین سرزمینی که خداوند در آن مورد پرستش واقع شد کوفه بود.
آیا می دانید که: برترین خلق خداوند پنج تن می باشند.
آیا می دانید که: ابلیس به دست مبارک امام زمان – علیه السلام- ذبح می شود
آیا می دانید که: حرکت آدم– علیه السلام –  بر روی کره ی زمین از شبه جزیره هند آغاز شد.
آیا می دانید که: جملاتی که منجر به قبولیتوبه آدم شد عبارت بوده از اسماء مبارک پیامبر- صل الله علیه و آل وسلم- و اهل بیتش – علیهما سلام- بوده
آیا می دانید که: آدم– علیه السلام –  و حوا در روز جمعه خلق شده است.
آیا می دانید که: درختی که آدم– علیه السلام –  و حوا از آن خورده بودند همان درخت علم محمد و آل محمد- صل الله علیه و آل وسلم- است و همیشه جاودان است، و کسی بجز اذن خداوند نمی تواند از آن بهره بگیرد
آیا می دانید که: شیطان برای تکلم با آدم– علیه السلام –  در آرواره های یک مار مخفی شد و به بهشت وارد شد.

آیا می دانید که: آدم– علیه السلام – پس از نزول به زمین به زراعت درختانی چون انگور، انار، خرما و زیتون پرداخت
آیا می دانید که: روز چهار شنبه به دلیل کشته شدن هابیل به دست قابیل شوم است
آیا می دانید که: اولین نوشته به دست آدم– علیه السلام – نوشته شده است و مطلب آن یک نامه بوده که آدم 60سال از عمر خود را به فرزندش داود داد
آیا می دانید که: اولین موسیقی و آهنگ را در زمین به دست قابیل و به کمک ابلیس شکل گرفت
آیا می دانید که: شدیدترین شکنجه ها در قیامت مخصوص هفت نفر است
آیا می دانید که: آدم– علیه السلام – نهصد سال عمر کرد
آیا می دانید که: آدم– علیه السلام – پس از 10روز تب پی در پی رحلت نمود
آیا می دانید که: آدم– علیه السلام – در روز جمعه در یازدهم محرم رحلت کرد
آیا می دانید که: حوا بعد از یک سال از رحلت آدم– علیه السلام – رحلت نمود



+ نوشته شده در  شنبه 89/5/9ساعت  1:24 صبح  توسط مجنون الفاطمه الزهرا (س)  |  نظر
دیگردلم برای توچشم انتظار نیست
ازسوز هجرتودل من غصه دار نیست
آقا کجا روم همه جا محضرشماست
ازتو فراریم منو راه فرار نیست
بی پرده گویمت به خدا منجی جهان
دیگر دلم برای تو جای قرار نیست
دیگر برای وصل تو زحمت نمی کشم
گرچه به دور خیمه ی سبزت حصار نیست
با عرض معذرت به شما می دهم خبر
یک منتظر برای شما در این دیار نیست
روی من خجل به ظهورت مکن حساب
روی بیا بیای منم اعتبار نیست
با این همه کنار گنه دوست دارمت
باور کن این یکی به خدا که شعار نیست
رضا تاجیک


+ نوشته شده در  شنبه 89/5/9ساعت  1:24 صبح  توسط مجنون الفاطمه الزهرا (س)  |  نظر

السلام علیک یا اباعبدالله(ع)



+ نوشته شده در  شنبه 89/5/9ساعت  1:24 صبح  توسط مجنون الفاطمه الزهرا (س)  |  نظر

Image40.jpg

DSC00059.JPG

2.jpg


6.jpg

22.jpg 



+ نوشته شده در  شنبه 89/5/9ساعت  1:24 صبح  توسط مجنون الفاطمه الزهرا (س)  |  نظر

خدا در قرآن یزید را لعن کرده است

 مُهَنّا بن یحیی، روزی از احمد بن حنبل (1) سؤال کرد: نظر شما درباره یزید ابن معاویه چیست ؟

او جواب داد: یزید همان کسی است که جنایات بزرگی مرتکب شده، و مدینه پیامبر را غارت کرده است.

پسرش صالح، می گوید، روزی به او گفتم: ای پدر! مردم به ما می‌گویند، شما از دوستان یزید می‌باشید.

وی در جواب گفت: پسر جان! آیا کسی که ایمان به خدا و روز جزاء دارد دوستِ یزید می شود؟

گفتم: پس چرا لعنش نمی‌کنی؟

احمد حنبل گفت: چگونه یزید را لعنت نکنم، با آنکه خداوند او را لعن کرده.

گفتم: در کجای قرآن خداوند، یزید را مورد لعنت قرار داده است ؟

گفت: در آنجا که می فرماید:

فَهَلْ عَسَیْتُمْ اِنْ تَوَلَّیتُمْ اَنْ تُفْسِدُوا فِی الاَْرْضِ وَ تُقَطِّعُوا اَرْحامَکُمْ، اُؤ لئِکَ الَّذینَ لَعَنَهُمُ اللّهُ فَاَصَّمَهُمْ وَ اَعْمی اَبْصارَهُمْ.(2) شما اگر از فرمان خداوند و اطاعت قرآن روی بگردانید، یا در زمین فساد و قطع رحم کنید، باز هم امیدِ نجات دارید؟ آنها کسانی هستند که خدا آنها را لعنت کرده و گوش و چشمشان را کر و کور گردانید.

پسرم! یزید چون حکومت یافت، سال اول قطع رحم کرد حسین علیه السّلام را کشت ، سال دوم ، فساد کرده و مدینه را به قتل و غارت کشید و سال سوم ، به کعبه جسارت کرده و به درک واصل شد.

آیا فسادی بزرگتر از قتل حسین علیه السّلام و سه روز قتل عام و غارت مدینه می‌باشد؟ این در حالی بود که تعداد کشتگان بزرگان قبیله قریش‌، از مهاجر و انصار، بر هفتصد نفر، بالغ می‌شد و تعداد کشتگان غیر معروف، از بنده و آزاد، زن و مرد، به ده هزار نفر می رسید.

مردم در دریای خون شناور بودند، به طوری که خون به قبر رسول خدا رسیده ، روضه و مسجد پر از خون شده بود. بعد از آن به دستور یزید، در شهر مکّه منجنیقها نصب کرده کعبه را آتش ‍ زده و ویران کردند. در حالی که رسول خدا فرموده بود: «کشنده حسین، در تابوتی از آتش بوده و نصف عذاب اهل دنیا را می‌چشد، به طوری که دست و پایش را به زنجیرهای آهنین بسته ، او را با سر میان آتش ‍ می افکنند».(3)

ای که گفتی بر یزید و آل او لعنت مکن

زآنکه شاید حق تعالی کرده باشد رحمتش

آنچه با آل نبی کرد او، اگر بخشد خدای

هم ببخشاید ترا، گر کرده باشی لعنتش


پی نوشت ها:

1- احمد بن حنبل شیبانی ، یکی از چهار امام اهل تسنن است. وی از ایرانیان عرب نژاد است و در سال 241 درگذشت.

2- سوره محمد صلی الله علیه و آله، آیات  22 - 23.

3- منهاج الکرامه از علاّمه حلّی ، ص 95.



+ نوشته شده در  شنبه 89/5/9ساعت  1:24 صبح  توسط مجنون الفاطمه الزهرا (س)  |  نظر

دنیا برای بشر نسبت به آخرت مرحله تکمیل وآمادگی است.دنیا نسبت به آخرت مانند مدرسه ودانشگاه است.
برای جوان دنیا مدرسه ودارالتربیه است.
در نهج البلاغه،بخش کلمات قصار آمده که شخصی خدمت امیر المومنین علی (ع) آمد.

زبان به مزمت دنیا باز کرد،که دنیا چنین وچنان،دنیا انسان روفریب میده،دنیا انسان رو فاسد میکنه،دنیا دغل بازه و جنایتکاره واز این قبیل سخنان،((این مرد شنیده بود که بزرگان،دنیارومزمت میکنند،

علی(ع) به او فرمود:تو فریب دنیا رو میخوری،دنیا تورو فریب نمیده،توبردنیا جنایت وارد آوردی،دنیا برتو جنایت نکرده

دنیا با کسی که باصداقت رفتار کنه صدیق است.

برای کسی که آن رو درک کنه مایه عافیته

دنیا معبد دوستان خداست

مصلای فرشتگان خداست

فرودگاه وحی خداست

تجارت خانه اولیای خداست...



+ نوشته شده در  شنبه 89/5/9ساعت  1:24 صبح  توسط مجنون الفاطمه الزهرا (س)  |  نظر

روی نیازم کجاست؟ روی حسین است و بس

قبل? قلبم کجاست؟ کوی حسین است و بس

سلسل? عشق را، سلسله جنبان خداست

سلسل? عشق چیست؟ بوی حسین است و بس.
************************

سلام من هفته دیگه 2 شنبه اگه خدا بخواد و امام حسین (ع) بطلبه میرم برا سفر کربلا

از همه دوستان میخوام که حلالم کنن
********************************************************

کربلا نه تنها،یعنی لیاقتی نداشته چشمام
یعنی آخر نرسیدم به رویام           رو قبر من نوشته میشه ناکام

کربلا به والله رو قالی سلیمونم حذینم
میخوام رو فرش حرمت بشینم          پر بگیرم غروبت و ببینم

کربلا 2باره دلم هوای کوچه هاتو کرده-
دلی که بی قراره،رنگ درده          دلی که به عشق تو روضه گرده

کربلا به والله به مثل شش گوشه ضریح ندیدم-
تا حی اعلی کربلا شنیدم                    نه که به پا بلکه با سر دویدم

کربلا 2باره چشام تا خورد به عکس گنبد زرد-
دل هوای خونه ی مادری کرد              به دل میگم برو حرم و برگرد

یا علی(ع)



+ نوشته شده در  شنبه 89/5/9ساعت  1:24 صبح  توسط مجنون الفاطمه الزهرا (س)  |  نظر
شعری که رهبرانقلاب گفتند آن را خوشنویسی‌کنید

محمدحسین جعفریان در دیدار شاعران با مقام معظم رهبری شعری را خواند که رهبر معظم انقلاب فرمودند: بدهید این شعر را خوش‌نویسی کنند و بدهید به بنیاد جانبازان و ایثارگران، آن‌جا آویزان کنند.

شعر محمدحسین جعفریان که در قالب نو سروده شده است، «عاشقانه‌های یک کلمن!» نام دارد.

دیگر نمی‌گویم؛ پیشتر نرو!
اینجا باتلاق است!
حالا می‌گردم به کشف باتلاقی تواناتر
در اینهمه خردی که حتی باتلاق‌هایش
وظیفه‌شناس و عالی نیستند.

همه‌ چیز در معطلی است
میوه‌ای که گل
پولی که کتاب مقدس
و مسجدی که بنگاه املاک.

ما را چه شده است؟
این یک معمای پیچیده است
همه در آرزوی کسب چیزی هستند
که من با آن جنگیده‌ام
و جالب آنکه باید خدمتکارشان باشم
در حالیکه دست و پا ندارم
گاهی چشم، زبان و به گمان آنها حتی شعور!

من بی‌دست، بی‌پا، زبان، گاهی چشم
و به گمان آنها حتی شعور
در دورافتاده‌ترین اتاق بداخلاق‌ترین بیمارستان
وظیفه حفاظت از مرزهایی را دارم
که تمام روزنامه‌ها و شبکه‌های تلویزیونی
حتی رفقای دیروزم - قربتاً الی‌الله -
با تلاش تحسین‌برانگیز
سرگرم تجاوز به آنند.
جالب آنکه در مراسم آغاز هر تجاوزی
با نخاع قطع شده‌‌ام
باید در صف اول باشم
و همیشه باید باشم
چون تریبون، گلدان و صندلی
باشم تا رسیدن نمایندگان بانک‌ها
سپس وظیفه دارم فوراً به اتاقم برگردم.

من وظیفه دارم قهرمان همیشگی فدراسیون‌های درجه چهار باشم
بی‌دست و پا بدوم، شنا کنم و ...
دفاع از غرور ملی-اسلامی در تمام میادین
چون گذشته که با یازده تیر و ترکش در تنم
نگذاشتم آن‌ها از پل «مارد» بگذرند

حالا یک پیمانکار آن پل را بازسازی کرده است
مرا هم بردند
خوشبختانه دستی ندارم.
اگر نه یابد نوار را من می‌بریدم
نشد.
وزیر این زحمت را کشید
تلویزیون هم نشان داد
سپس همه برگشتند
وزیر به وزارتخانه‌اش
پیمانکاران به ویلاهایشان
و من به تختم.

من نمی‌دانم چه هستم
نه کیفی و نه کمی
بی دست و پا و چشم و گوش و به گمان آن‌ها حتی ...
به قول مرتضی؛ کلمنم!
اما این کلمن یک رأی دارد
که دست بر قضا خیلی مهم است
و همواره تلویزیون از دادنش فیلم می‌گیرد
خیلی جای تقدیر و تشکر دارد
اما هرگز ضمانتی نیست
شاید تغییر کنم
اینجاست که حال من مهم می‌شود.

شاید حالا پیمانکاران، فرشتگان شب‌های شلمچه
پاسداران پل مارد
و ترکش خوردگان خرمشهرند
شاید من
حال یک اختلاس‌پیشه خودفروخته جاسوسم
که خودم خرمشهر را خراب کرده‌ام
و لابد اسناد آن در یک وزارتخانه مهم موجود است
برای همین باید، همین‌طور باید
در دور افتاده‌ترین اتاق بداخلاقترین بیمارستان
زمان بگذرد
من پیرتر شوم
تا معلوم شود چه کاره‌ام.

سرمایه من کلمات است
گردانم مجنون را حفظ کرد
یکصد و شصت کیلومتر مربع با پنجاه و سه حلقه چاه نفت
اما بعید می‌دانم تختم
یکصد و شصت سانتی‌متر مربع مساحت داشته باشد
چند بار از روی آن افتاده‌ام
یکبار هم خودم را انداختم
بنا بود برای افتتاح یک رستوران ببرندم!

من یک نام باشکوهم
اما فرزندانم از نسبتشان با من می‌گریزند
با بهره‌ هوشی یکصد و چهل
آنها متهمند از نخاع شکسته من بالا رفته‌اند
زنم در خانه یک دلال باغبانی می‌کند
و پسرم می‌گوید:
ما سهم زخم از لبخند شاداب شهریم.

فرو بریزید ای منورهای رنگارنگ!
گمانم در این تاریکی گم شده‌ام
و بین خطوط دشمن سرگردان،
آه! پس چرا دیگر اسیرم نمی‌کنند
آه! چه کسی یک قطع نخاعی بی‌مصرف را اسیر می‌کند
و باز آه! چه کسی یک اسیر را اسیر می‌کند
آه و آه که از یاد بردم، من اسیرم
زندانی با اعمال شاقه
آماده برای هر افتتاح، اعلام رای
و رقصیدن به سازها و مناسبت‌های گوناگون
و بی‌اختیار در انتخاب غذا
انتخاب رؤیاها
حتی در انشای اعترافاتم.
و شهید، شهید که چه دور است و بزرگ
با تمام داراییش؛
یک شیشه شکسته
یک قاب آلومینیومی
و سکوت گورستان
خدا را شکر، لااقل او غمی ندارد
و همیشه می‌خندد
و شهید که بسیار دور است از این خطوط ناخوانا
از این زبان بی‌سابقه نامفهوم
و این تصاویر تازه و هولناک،
خدا را شکر! لااقل او غمی ندارد
و همیشه می‌خندد
و بسیار خوشبخت است
زیرا او مرده است.

و من اما هر صبح آماده می‌شوم
برای شکنجه‌ای تازه
در دور افتاده‌ترین اتاق بداخلاق‌ترین بیمارستان
در باغ وحشی به نام کلینیک درد
تا مواد اولیه شکنجه‌ای تازه باشم
برای جانم
تنم
وطنم
تا باز خودم را از تخت یک مترو شصت سانتی‌ام
به خاک بیندازم
اما نمیرم
درد این ستون فقرات کج
و فراق
لهم کند
اما همچنان شهیدی زنده باقی بمانم.



+ نوشته شده در  شنبه 89/5/9ساعت  12:42 صبح  توسط مجنون الفاطمه الزهرا (س)  |  نظر
<   <<   6      
 


 

log