سفارش تبلیغ
صبا ویژن


صاحبان واقعی انقلاب چه می خواهند ؟!!!



+ نوشته شده در  دوشنبه 89/6/1ساعت  1:54 صبح  توسط مجنون الفاطمه الزهرا (س)  |  نظر
در تصاویر ذیل عکس یک کودک عرب را می‌بینید
 
که از بخش پائین تن خود ناقص الخلقه است ،
 
اما با این حال نماز می‌خواند و خدای خود را شکر می‌گوید .
 
ولی خیلی از ما  با سلامتی کامل ...........
 


+ نوشته شده در  دوشنبه 89/6/1ساعت  1:52 صبح  توسط مجنون الفاطمه الزهرا (س)  |  نظر

در لابلاى کتب حدیثى و فقهى اهل سنت، روایات و فتواهایى تعجب برانگیز زیادی دیده مى شود که پرسش های زیادی را در ذهن خواننده ایجاد مى کند. البته بسیار از این احادیث و فتواها با نص صریح آیات قرآن کریم نیز در تعارض است.

به گزارش شیعه آنلاین «فخرالدین زیلعى حنفى» فتوایى را با استفاده و استناد به آیه اى از قرآن کریم از «قاسم بن إبراهیم» نقل مى کند که بر اساس آن هر مردى مى تواند تعداد "نه" همسر در آن واحد داشته باشد.

وى در این باره مى گوید: خداوند ازدواج با دو زن را با عبارت «مثنى» جایز دانسته است، و در ادامه این عبارت را «ثلاث و رباع» با واو عطف که به معناى جمع است ذکر فرموده است، پس در این صورت مجموع زنانى که براى انسان جایز است نه زن مى شود.

«فخرالدین زیلعى حنفى» در ادامه مى افزاد: «نخعى» و «إبن أبی لیلى» نیز چنین فتوایى را صادر کرده اند.

از این مهمتر سخن کسانى است که حد و مرزى در تعداد همسران نمى شناسند، مانند «شوکانى» به نقل از «ظاهریة»، و «ابن صباغ» و «عمرانى» و «قاسمیه» از فرق زیدیه و «نظام الدین أعرج»، او در تفسیر آیه: "فانکحوا ما طاب لکم من النساء" مى گوید: گروهى از این آیه این گونه استفاده کرده اند که در تعداد همسر هیچ محدودیتى وجود ندارد زیرا آیه "اطلاق" دارد و خداوند عدد خاصى را بیان نفرموده است.

در همین حال «ابن حزم» در سخنى افتراء آمیز شیعیان را متهم مى کند که آنان داشتن "نه" همسر را در آن واحد جایز مى دانند، ولى منبع و مرجع این سخن را ذکر نکرده است.


+ نوشته شده در  دوشنبه 89/6/1ساعت  1:47 صبح  توسط مجنون الفاطمه الزهرا (س)  |  نظر

اقامه نماز در یکی از معابر شهر نیویورک توسط یکی از مسلمانان

 

کاش ما هم همین طور بودیم . سیگار  را در جای عمومی میکشیم اما نماز را نه




+ نوشته شده در  دوشنبه 89/6/1ساعت  1:45 صبح  توسط مجنون الفاطمه الزهرا (س)  |  نظر

در اینجا به اسناد موجود که موجبات رد صلاحیت اقای صانعی در جهت مرجعیت را برای شما بازگو می کنیم شاید مورد توجه ان دسته از عزیزانی که بدون اطلاع از ایشان تقلید می نمایند قرار گیرد

دفاع بی دریغ رسانه های بیگانه از آقای صانعی

اسناد شعار های دیروز و شعار های امروز (افراط ها و تفریط ها)

دیدگاه هایی فقهی خلاف نص صریح ایات قران

چه کسی به ایشان اجازه مرجعیت داد؟

آیت‌الله خزعلی :فتاوی صانعی بر مبنای عقل و عدالت نیست

آیت‌الله مقتدایی:نداشتن پایه علمی اصل و شان اجتهاد صانعی را زیر سئوال برده بود

آیت‌الله نمازی:فتاوای شاذ آقای صانعی در تاریخ شیعه بی‌سابقه است

آیت‌الله یزدی :برخی آرای فقهی آقای صانعی بدعت و خلاف قرآن است



+ نوشته شده در  دوشنبه 89/6/1ساعت  1:43 صبح  توسط مجنون الفاطمه الزهرا (س)  |  نظر

فیلم از اعتراض روحانیون قم در محکوم کردن هتک حرمت دفتر ایت الله نوری همدانی

ساعت 19:30 جمع کثیری از روحانیون حوزه علمیه قم در جهت محکوم کردن جنایت حمله به دفتر آیت الله نوری همدانی و اتش زدن دفتر این مرجع عالیقدر با تجمع مقابل دفتر ایشان با شعارهایی علیه سران فتنه و برخی فریب خوردگان خواستار پیگیری و دستگیری عوامل این هتاکی شدند

در فیلم صحنه هایی از اتش گرفتن دفتر این مرجع عالیقدر و خشم مردم آگاه را مشاهده می کنید

دانلود کنید



+ نوشته شده در  دوشنبه 89/6/1ساعت  1:41 صبح  توسط مجنون الفاطمه الزهرا (س)  |  نظر

صفحه حوادث رمضان خبر موثق از دستگیری شیطان میدهد..اندوخته هایت پر برکت



+ نوشته شده در  دوشنبه 89/6/1ساعت  1:34 صبح  توسط مجنون الفاطمه الزهرا (س)  |  نظر

راستی آیا حرفه ای ترین آرایشگر دنیا را می شناسید؟ دکان و محل کسب و کار او را بلدید؟

نه اشتباه نکنید این آرایشگر فوق حرفه ای منظور نظر ما، مو یا صورت شما را آرایش نمی کند، اما کلکسیون بزرگی دارد که انواع مدها و مدلهای آرایش ریخت و اندام را به صورت کاملا رایگان به شما عرضه می کند.

تخصص و چیرگی دست او در پنهان کردن زشتیها بدون اغراق دومی ندارد؛ نه تنها زشتیها و پلشتیها را کاملا می پوشاند بلکه آنها را به بهترین وجه ممکن می آراید.(1)

با این همه، آرایشگری تنها یکی از هنرمندیهای بی بدیل اوست.



 او اما در آن واحد به مشاغل متعددی اشتغال دارد؛ مثلا در کنار حرفه آرایشگری، کارگاه نقاشی بزرگی دایر کرده است که در آنجا رنگ بطلان بر چهره حقیقت می زند و جامه کژی برقامت راستی می پوشاند.

گاهی بازیگر است و در کثیری از نقشهای مثبت و منفی و در هیئت و قالب افراد گوناگون تمثل و تجسم می یابد و از این رهگذر، ابنای آدم را به سراشیبی سقوط در پرتگاه تباهی هل می دهد.(2)

به تنها چیزی که اصلا فکر نمی کند، درآمد یا موقعیت اجتماعی مشاغل است؛ به همین دلیل گاهی مسافر کش است و عجیب اینکه بر حسب عادت همیشه چراغ خاموش حرکت می کند.

ایستگاه دائمی او  دو راهی حق و باطل نرسیده به اتوبان گمراهی است و از آنجا مسافران را در بست به سفر جهنم می برد.(3)

اگر زمین حاصل خیزی بیابد کشاورزی هم بلد است و در همه فصلها بذر کینه و نفاق را در زمین دلها می افشاند.

حرفه دیگری هم دارد که کمتر کسی از آن مطلع است و من بعید می دانم که شما هم توانسته باشید حدس بزنید.

آری!خلبانی تنها حرفه ایست که هیچگاه از آن خسته نمی شود.

بیشتر اوقات در این پست مشغول است.  

با بالهای وسوسه و القاء آنقدر بر فراز قلب آدمی می چرخد تا باند مناسب برای فرود بیابد.(4)

اکنون ببینم با این همه تبلیغات آیا توانسته اید هویت واقعی این موجود چند هزار چهره را حدس بزنید؟

راهنمایی بیشتر اینکه او سوگند یاد کرده است که شما را لحظه ای آسوده نگذارد و هر کجا راه نجاتی باشد بر سر آن راه کمین گذاشته رهزن راهتان گردد.(5)

 

آری! حدس شما صائب است! اما آنچه باید همیشه آویزه گوشتان باشد اینکه: 

بساط کار این گرگ ایمان خوار در هر کوی و برزنی پهن است، پس مراقب باشید هیچگاه بر سر راه او قرار نگیرید.

ادامه مطلب...

+ نوشته شده در  دوشنبه 89/6/1ساعت  12:49 صبح  توسط مجنون الفاطمه الزهرا (س)  |  نظر
تفاوت عشق و هوس{ در ارتباط دختر و پسر }    

1 – عشق معطوف به غیر از خود است. در حالیکه محور هوس خود فرد و لذت اوست. جملات زیر را مقایسه کنید:
- ( من) دوستت دارم
- ( من) برات می میرم
- (برای من) هیچکس مثل تو نمیشه
- ( من ) همیشه به فکر توام
-( من) را فراموش نکن
- ( من ) از تو رنجیدم
در حالیکه در عشق، توجه به حالتها و لذتهای خود نیست. و خواست و شرایط معشوق جایگزین خودخواهی فرد می شود.
جمله معشوق است و عاشق پرده ای
زنده معشوق است و عاشق مرده ای

2 – هوس پاسخ به یک نیاز جسمانی و روانی است، مثل نیاز به آب، نیاز به اکسیژن ، نیاز به غذا. ولی عشق فراتر از یک چنین نیازی هست. عشق فراهم آورنده رشد و خودشکوفایی فرد است. لذا فردعاشق خود را خوار نمی کند، کوچک نمی کند. عشق عزت و احترام دارد و این احترام از روی بی نیازی و بزرگی عشق حاصل می شود. شاید در فیلم ها دیده و شنیده باشید که فردی می گوید« من عشق را گدایی نمی کنم».
هر چه جز عشقست، شد ماکولِ[1] عشق
دو جهان یک دانه پیش نَولِ[2] عشق
دانه یی مر مرغ را هرگز خورَد؟
کاهدان مر اسب را هرگز چَرَد[3]؟
3 – عشق محدود کننده و زندانی کننده معشوق نیست. عشق آزاد کننده است. اگر فردی را مجبور کنیم که همه علائق ، سلیقه ها و تفکراتش را فقط متوجه ما کند و فقط به ما بیندیشد، او را محدود به خودمان کرده ایم، نه اینکه عاشق خودکرده باشیم. در واقع این عشق نیست، این یک هوس است و ما را وابسته به شخص دیگری نموده است.
آنکه او بسته غم و خنده بود
او بدین دو عاریت زنده بود
باغ سبز عشق، کو بی منتهاست
جز غم و شادی درو بس میوه هاست
عاشقی زین هر دو حالت، برترست
بی بهار و بی خزان ، سبز و ترست
در نگنجد عشق در گفت و شنید
عشق، دریایی ست قعرش ناپدید.

4 – عشق با بدبینی و سوء ظن همراه نیست. عشق یک اعتماد است. یک اطمینان است و پس از شناخت رفتار، گفتار و احساسات معشوق، و به جهت یک آگاهی عمیق به وجود می آید. لذا ابتدا اعتماد به وجود می آید و بعد عشق منعقد می شود.
بعضی ها می پرسند «باید اول عاشق شد بعد ازدواج کرد یا اول ازدواج کرد بعد عاشق شد؟!»
در جواب باید گفت: اگر بعد از ازدواج بخواهی عاشق بشوی که کار از کار گذشته است و آن فرد هر خصوصیت یا رفتار و یا افکار و احساسی که داشته باشد، باید تحمل کنید، نام این عشق نیست.
از طرف دیگر بدون بررسی ، شناخت ، تحقیق و ارتباط رسمی چگونه می توان عاشق فردی شد تا در پی آن ازدواج کرد؟ ( یعنی روش عاشق شدن قبل از ازدواج چگونه است)
خلاصه اینکه، طی یک فرایند رسمی که خانواده ها در جریان هستند، و ارتباطات شما آشکار و شفاف هست. با مشورت و بررسی شما و خانواده هایتان از فرد مقابل آگاهی به دست می آورید، تناسب رفتارها، نقاط ضعف ، احساسات و افکار یکدیگر را می سنجید و سایر معیارهای مطلوب را دقیقا ارزیابی می کنید. بدیهی است که اگر این موارد مثبت باشد خواه ناخواه شما عاشق فرد می شوید( نه هوس پیدا کنید).
اما هوس اینست که معمولا به صرف مجاورت ایجاد می شود. همکلاسی، هم محله ای، همکار، فامیل و ...، می بینید، خنده ها و عشوه هایش را حس می کنید، شیطنتها ، بازیگوشی ها، و کلاس گذاشتن هایش را نظاره می کنید، به دلتون می افتد که عاشقش هستید و با خیالات مستمر از او غولی می سازید که فقط بعد از ازدواج شکسته می شود و واقعیت آن روشن می شود. معمولا چنین دو نفری به جای شناخت یکدیگر، انرژی خود را صرف احساسات یکدیگر می کنند، دل میدهند و قلوه می گیرند، هر روز به تعداد زیادی برای یکدیگر می میرند، یا حداقل غش می کنند و تعارفات کلاس بالا نصیب هم می کنند، از وجود یکدیگر ممنون می شوند، از هم زیاد تشکر می کنند، با مطالعاتی که در مورد مخ زنی دختر یا پسر در اینترنت یا ....آموخته اند سعی می کنند طرف مقابل را شیفته خود سازند ( به هر قیمتی)به هم زیاد کادو می دهند، متون ادبی جالب ، آهنگهای احساس نواز، و مبالغه های غیر عقلانی به یکدیگر پیشکش می کنند، کم کم نقش پدر، مادر، دوستان، همکاران و ... را حذف کرده و همه را یک جا به محبوب خود پیشکش می کنند، و وقت خود را یا با او پر می کنند یا با خیالات او سر می کنند و در خیالات خود او را تک ستاره ای می دانند که آسمان قلب آنها را نورانی می کند، بدون او زندگی معنی و مفهوم و شور خود را از دست می دهد. او یک انسان نیست، یک فرشته است، او هیچ عیبی ندارد، و فقط و فقط مهر و عشق و صفا و نقاط مثبت است. تصور از دست دادن او ، کابوسی وحشتناک هست. مفعول شعرهای تمام ترانه های شاد و غمناک به نوعی به محبوب آنها بر می گردد، واینگونه این احساسات غیر قابل کنترل می شود ، در حالیکه عشق همانطور که گفته شد، فرایند مشخصی از آگاهی می باشد. منظور این نیست که از احساس تهی باشد، نه ، اما احساس یکی از پارامتر های مهم در کنار پارامترهای آگاهی هست که نمی تواند جای خالی دیگر خصیصه ها را پر کند.
احساس انفجار آمیز در رابطه ها منجر به تحریف واقعیت ها شده و آنقدر آب را گل آلود می کند که خود فرد به هیچ وجه قادر به شناخت صحیح طرف مقابل خود نیست. و پس از فروکش کردن احساست، پس از ازدواج ، تفاوت میان خیالات خود و واقعیت ها را درک می کنند.

5 – عاشق، خود را ملزم می داند که حریم عشق و معشوق را رعایت کند و هنجارها را به نفع لذت خود نمی شکند. عاشق در پی کام گرفتن از معشوق، پیش از آنکه این حریم کامل و رسمی شود، نیست. باید کانون خانواده شکل گیرد و انعقاد پیمان زناشویی انجام پذیرد و طرفین مسئولیت زندگی و تعهد کامل را نسبت به هم بپذیرند. هر گونه خلوت، لمس و ارتباطی که جنبه لذت جویی داشته باشد (قبل از تعهد کامل زناشویی و در چارچوب قانون)، صرفا آسیب پذیری عشق را به همراه دارد و این آزمایش کردن عشق نیست، بلکه سیراب کردن هوس و عطش شهوانی است.
عشق هایی کز پیِ رنگی بُوَد
عشق نَبوَد ، عاقبت ننگی بود

6 – چنین مواردی از نشانه های هوس هستند: زودرنجی، قهر و آشتی ، دل خوری، نگرانی، تردید ، عجله در به نتیجه رسیدن، امروز و فردا کردن، زبان بازی کردن، با چند نفر ارتباط صمیمی وعمیق عاطفی گرفتن، رویاپردازی در مورد فرد، چشم پوشی از نقاط ضعف آن شخص و ... ، همه از نشانه های هوس است، در حالیکه عشق ، قامتی رعناتر، بزرگتر ، قوی تر و منحصر به فرد دارد و از همه مهمتر آرامش بخش است و نگرانی از درست رفتن، ندارد. عشق هایی که نگرانی آفرین، اضطراب آور و دمدمی مزاج و به ظواهر فرد بستگی دارد، همان هوسها هستند که « محور من» در آنها قوی است . یعنی فرد همه چیز را برای خودش می خواهد ، نه معشوق
هر که را جامه ز عشقی چاک شد
او ز حرص و جمله عیبی پاک شد
شاد باش ای عشقِ خوش سودای ما
ای طبیبِ جمله علت هایِ ما
ای دوایِ نخوت و ناموسِ ما
ای تو افلاطون و جالینوس ما
جسمِ خاک از عشق ، بر افلاک شد
کوه، در رقص آمد و چالاک شد

7 – عشق پیش نیاز لازم دارد.
یعنی فرد باید رشد کند و از مراحلی بگذرد تا نوبت به عاشق شدن برسد. کسی که هنور با والدینش درگیر است، سازگاری با همکاران ندارد، رابطه صمیمانه ای با دوستانش ندارد. افسرده و مضطراب است، تصمیم های مهمی در زندگی نگرفته یا به اجرا در نیاورده است، از این شاخه به آن شاخه می پرد، هدف زندگی خود را شفاف ترسیم نکرده است. و حتی در انتخاب هنجارها به انتخاب ثابتی برای وضع ظاهری ، پوشش و نحوه رفتارش نرسیده است و مردد بوده و روز به روز شکل به شکل می شود و هویت خود را نیافته است، مانند کودک پیش دبستانی است که برای اردو به دانشگاه رفته باشد، او هرگز نمی تواند در نقش دانشجو باشد. حتی اگر بر روی صندلی های دانشگاه بنشیند. لذا عشق پس از بلوغ عاطفی ، بلوغ اجتماعی، بلوغ فکری، بلوغ روانی و ...، پیدا می شود، در غیر این صورت فقط هوس خامی بیش نیست.

8 – عشق باید یک وحدت و یکپارچگی بین شما ، افراد و همه هستی ایجاد کند. اگر رابطه دختر و پسری، با پنهان کاری، تعارض ، درگیری با دیگران، احساس گناه، اضطراب، تردید، و قطع روابط اجتماعی با دیگران، مشکل در شغل ، تحصیل ، روابط خانوادگی و ...، همراه هست باید مطمئن شد که هوس، خود را به جای عشق به آنها معرفی کرده است. و چنین شروعی برای رابطه، پایان هایی به مراتب دردناکتر و فجیع تر به همراه دارد.
در نگنجد عشق در گفت و شنید
عشق، دریایی ست قعرش ناپدید



+ نوشته شده در  دوشنبه 89/6/1ساعت  12:47 صبح  توسط مجنون الفاطمه الزهرا (س)  |  نظر

حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی با بیان این‌که مهریه‌های سنگین باطل است، عنوان کرد: این‌که بگویند چه کسی مهریه را داده و چه کسی گرفته، یعنی مهریه جدی نیست و مهریه‌ای که جدی نباشد، جایز نیست.

حضرت آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی از مراجع تقلید، امروز 31 مردادماه پس از اقامه نماز ظهر و عصر در شبستان امام خمینی‌(ره) حرم حضرت معصومه(س) با انتقاد از اعطای بودجه مملکت به هنرپیشگان، در حالی که در گوشه و کنار کشور مستمندان و فقیران بسیاری وجود دارند، انتقاد و آن را جایز ندانست.

وی که در بیان ویژگی‌های قرآن کریم سخن می‌گفت به روایتی از امام صادق(ع) اشاره کرد و ابراز داشت: خداوند متعال قرآن را برای زمان معین نازل نکرده، قرآن همواره تازه است و هر جمعیتی از آن استفاده می‌کند.

حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی با اشاره به نوشتن تفسیر نمونه، خاطرنشان کرد: زمانی که تفسیر نمونه را می‌نوشتم، تفاسیر مهم شیعه و اهل سنت را مورد توجه قرار دادم، به نکات جدید و تازه‌ای دست یافتم که در کتاب‌های پیشین نبود.

وی با بیان این‌که پس از این تفسیر، تفسیرهای مختلفی دارای مطالب جدیدی نوشته خواهد شد که در تفسیر نمونه نیست، افزود: حقیقت قرآن این است که همراه با زمان پیش می‌رود و مخصوص زمان معینی نیست.

این مرجع تقلید اظهار داشت: قرآن مخصوص قشر معینی هم نیست، چرا که عالمان و فلاسفه از این کتاب استفاده می‌کنند و عوام بی‌سواد هم از آن استفاده می‌کنند. در هر آیه‌ای از آیات قرآن نکاتی درباره معارف دین، مبدأ و معاد، تاریخ انبیا، بهشت، دوزخ و احکام ذکر شده است، حالی که کتاب‌های دیگر چنین نیست.

استاد درس خارج فقه حوزه علمیه قم با بیان این‌که قرآن در یک عبارت کوتاه شرایط مهم کارگر، کارمند، کارپرداز و کارکنان را مطرح کرده است، تصریح کرد: دو شرط مدنظر قرآن قوت و امانت است که در تمام دنیا عمل شود، دنیا گلستان خواهد شد.

وی اذعان داشت: قرآن افراد ضعیف را که به واسطه روابط، دوستی، خویشاوندی و ارفاق عمل می‌کنند، مناسب اداره جامعه ندانسته و تصریح می‌کند که کارها را نباید به دست افراد ضعیف و خائن سپرد.

حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی خطاب به کسانی که دارای شرایط گفته شده نیستند و در هر صورت نمی‌توانند از کارشان جدا شوند، گفت: در آنچه به دستتان سپرده می‌شود خیانت نکنید.

وی همچنین با اشاره به بیان شرایط کارهای اداری در سوره یوسف مبنی بر این‌که حضرت یوسف(ع) چون حفیظ و علیم بود، تمام خزائن کشور مصر را به دست گرفت، اظهار داشت: اینجا قوت مطرح نیست، بلکه حفظ امانت، علم، تدبیر و آگاهی ملاک است.

این مرجع تقلید با بیان این‌که صرف کردن بودجه مملکت حساب و کتاب دارد، خاطرنشان کرد: اعطای بودجه کلان به زن هنرپیشه‌، در حالی که در گوشه و کنار مستمندان و فقیران بسیاری هستند، جایز نیست.

عندالمطالبه امری جدی نیست و باید عندالقدرته والاستطاعة تبدیل شود
ادامه مطلب...

+ نوشته شده در  دوشنبه 89/6/1ساعت  12:44 صبح  توسط مجنون الفاطمه الزهرا (س)  |  نظر
<      1   2   3   4   5   >>   >
 


 

log